برخی افراد بین سنین ۳۵ تا ۴۵ سالگی دچار بحرانهای روحی میشن، این بحران ممکنه علایمی از افسردگی رو به همراه بیاره.
در این فاصله سنی، هر فردی تا حد زیادی به یکسری دستاوردها و شاخصهای ثابتی از زندگی خود مثل تحصیلات، ازدواج، بچهدار شدن، روابط اجتماعی، شغل و... دست یافته ولی از اونجاییکه معمولا افراد به نداشتههاشون بیشتر فکر میکنن تا به داشتههاشون، این قضيه ممکنه باعث بشه که فرد دائم به گذشته و کارهایی که نکرده فکر کنه.
در بحران چهل سالگی، فرد مدام سوالهایی از خودش میپرسه، مثل «تا به امروز در زندگیام چه اقداماتی انجام دادم؟»، «آیا رشته تحصیلی و ازدواجم مناسب روحیات من بوده؟»، «آیا واقعا شغلی که امروز دارم با خصوصیات اخلاقی و روحی من سازگاری داره و همون چیزیه که میخواستم؟»، «آیا نمیتونستم تا به این سن مسیر بهتری رو طی کرده باشم؟» و باعث میشه که فرد به مرور در لاک خود فرو بره و علایمی از افسردگی را بروز بده. نشخوار فکری بخش آزاردهندهای از بحرانهای سنی به شمار میره و باعث اختلال عملکرد روزانه فرد میشه. اینجور مواقع فرد ناخودآگاه در ذهن خود تکرار میکنه که «ای کاش ازدواج بهتری کرده بودم»، «ای کاش شغل بهتری برای خودم دست و پا کرده بودم»، «ای کاش رشته تحصیلی کارآمدتر و بهتری را انتخاب کرده بودم».
این افراد معمولا با افسردگی و افکاری که مدام آنها را به گذشته وصل میکنه، دست به گریبان میشن و در نهایت ممکنه نیاز مبرم به مشاوره و رواندرمانی پیدا کنن.
بهتره اگه با این بحران مواجه شدین، خیلی زود دست به کار بشین و با بیشتر کردن فعالیتهایی از جمله ورزش و رفت و آمد با دوستان، به افکار مشوش خود پایان بدین.
باید در وهله اول، همه توانمندیهای ریز و درشت خودتان را لیست کنید و به تک تک اونا فکر کنید. به عنوان مثال اگر در زمینهی خاصی مهارت دارین، سرمایهگذاریهایی که در زمینههای مختلف کردین، روابط اجتماعی قوی و محکمی که دارین و یا خانوادهای دارین که به آنها عشق میورزین. به همشون فکر کنید و ببینید برای بهتر شدنشون چه کارهایی میتونین انجام بدین.
نتیجهی این کار اینه که متوجه میشین در طول سالهای جوانی، چندان هم بدون دستاورد نبودین و تا حد زیادی تونستین امور شخصی خودتان را سر و سامان بدین.
هنوز هم برای یاد گرفتن و آموختن هر مهارتی دیر نیست. از یک خانم که به سن ۱۰۰ سالگی رسیده بود پرسیدن: "بزرگترین حسرت زندگیت چیه؟" جواب داد: "بزرگترین حسرت زندگیم اینه که وقتی ۶۰ سالهام بود، دوست داشتم پیانو زدن رو یاد بگیرم ولی چون فکر میکردم دیگه فرصت ندارم، سراغش نرفتم ولی الان میبینم اگه همون موقع شروع میکردم به آرزوم میرسیدم "
اینکه بعد از ۴۵ سالگی احساس میکنین کار از کار گذشته، تفکر درستی نیست. همهی آدمها حتما نقاط قوتی هم داشتن و بهتره به جای بزرگنمایی نقاط ضعف، روی داشتههای خودتون تمرکز کنید.