ما باید بپذیریم که پشیمونی جزئی از زندگیه. شما هر تصمیمی بگیرین یا انتخابی کنین، باز ممکنه پشیمون بشین.
نمیشه زیر بارون رفت و خیس نشد.
اما وقتی پشیمونی میاد سراغمون، باید از خودمون بپرسیم که آیا اونموقع که داشتیم تصمیم میگرفتیم و انتخاب میکردیم، آگاهی و تجربهی الان رو داشتیم؟
آیا اونموقع میدونستیم که قراره چی پیش بیاد و چه سرنوشتی برامون رقم بخوره؟
عدهی زیادی از مراجعین من خانمهایی هستن که ۱۰ سال، ۲۰ سال و یا حتی بیشتر از ازدواجشون گذشته و یک یا چند فرزند هم دارن ولی بدلیل مشکلات زیادی که با همسرشون یا خانوادهی همسرشون دارن، اینکه همسرشون خودشیفتهست، سرد و بیاحساسه، مدام بهشون خیانت میکنه، خانوادهاش رو اولویت میذاره، عصبی و پرخاشگره و خیلی مشکلات دیگه و حالا بعد از سالها که از زندگی مشترکشون میگذره و به این نتیجه رسیدن که نه این رابطه درست میشه و نه همسرشون تغییر میکنه، پشیمون میشن و خودشون رو سرزنش میکنن که چرا همون ابتدای ازدواج جدا نشدن و اطرافیان رو مقصر میدونن که چرا مانع جداییشون شدن؟! خانمهای عزیز! اینکه الان پشیمون شدین بخاطر اینه که با تجربیات الانتون دارین ۲۰-۱۹ سالگیتون رو میسنجین که خیلی کمتجربه بودین، حمایت چندانی نداشتین، در شرایط فرهنگی محدودکنندهای بسر میبردین، تجربهی آشنایی و رابطه نداشتین و شرایط خانواده و جامعه و قانون، حمایت چندانی از شما نمیکرد! پس بهتره بجای اینکه خودسرزنشی کنین، از دیگران خشم داشته باشین و حسرت گذشته رو بخورین، با خودتون مهربونتر باشین و به خودتون این حق رو بدین که وقتی ۲۵-۲۰ ساله بودین، تجربه، آگاهی و جسارت الان رو نداشتین.